نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





حالا ببین

!!‎ببین‎ ‎‏ ای حرارت بخش این قلب تهی سردی جان مرا نظاره کن نامه های خسته ام را پس بده یا که بنشین و به خلوت پاره کن آسمان بخت من خالی تر است چشم خود را در شبم ستاره کن تو برای لحظه ی سخت وداع با نگاه خود به من اشاره کن می روم پاییز را باور کنم دور از چشم حسودان زمین یار با دستان رنگین غروب چشم بر هم می نهم ، حالا ببین ! ... در میان شعر هایم می روم رو به پایانی که آغاز من است آرزوهایم نیستند دور و برم مرگ شیرین تر ز آواز من است می دهم اندیشه هایم را به خاک خاک می داند که خاکی بوده ام غربت و تنهایی و عشق تو بود ورنه من کی از تو شاکی بوده ام !؟ خاک باور می کند قلب مرا خانه پر می گردد از غوغای مرگ آه ! ای دستان زمستان و غروب من کنون آماده ام تا پای مرگ

[+] نوشته شده توسط ghasem در 17:33 | |







دانلود اهنگ من احساسیم از شهریار ابراهیمی

!!‎شهریار‎ ‎‏

[+] نوشته شده توسط ghasem در 18:52 | |







دانلود اهنگ بسیار زیبا واحساسی وحید خراطها به نام زیادی بال وپرت دادم

!!‎وحید خراط‎ ‎‏

[+] نوشته شده توسط ghasem در 18:41 | |







دانلود اهنگ حجت درولی بی کس وکار

!!‎حجت‎ ‎‏

[+] نوشته شده توسط ghasem در 12:26 | |







بی تو

!!‎دوستت دارم‎ ‎‏ بی تو زندگیم تباه دیگه بخت عشق من سیاهه دیگه بودن بی تو اشتباه دیگه تا کی مانم در ناکامی دلشادم کن با پیغامی با این غم ها تا کی تنها از دنیا سیرم بی تو میمیرم از دنیا سیرم آخه بی تو میمیرم ننوشتی حتی برام بین ما هر چی بود گذشت با این غم ها تا کی تنها از دنیا سیرم بی تو میمیرم از دنیا سیرم بی تو میمیرم بی تو زندگیم تباه دیگه بخت عشق من سیاهه دیگه هستم بی رخ تو زنده به گور بودن بی تو اشتباه دیگه تا کی مانم در ناکامی با این غم ها تا کی تنها از دنیا سیرم بی تو میمیرم از دنیا سیرم بی تو میمیرم

[+] نوشته شده توسط ghasem در 11:7 | |







شکست عشق

!!‎تنهایی‎ ‎‏ من پذیرفتم شکست عشق را پندهای عقل دور اندیش را می پذیرفتم که عشق افسانه است این درد آشنا دیوانه است می روی شاید فراموشت کنم با فراموشی هم آغوشت کنم گرچه تو شاداب تر از من میروی آرزو دارم ولی عاشق شوی آرزو دارم بفهمی درد را تلخی برخوردهای سرد را

[+] نوشته شده توسط ghasem در 11:7 | |







!!‎چراعاشق شدم‎ ‎‏ من دیگه از دست این دل یه شب آروم ندارم وای چرا تو این زمونه شدم قربونی عشق اسیر روزگارم روزا چشمای نازش میشینه تو كتابم شبا وقتی می خوابم میبینمش تو خوابم براش نامه نوشتم قشنگ و عاشقونه نوشتم با دو چشماش منو كرده (( دیوونه )) خدا چرا عاشق شدم من ... رو پله های سنگی می شینم مات و بیدار چشام رو دور ابرها سرم رو سنگ دیوار براش آواز می خونه لبای سردو بستم میاد خورشید بازم من هنوز اینجا نشستم خدا چرا عاشق شدم من دیگه از دست این دل یه شب آروم ندارم وای چرا تو این زمونه شدم قربونی عشق اسیر روزگارم خدا چرا عاشق شدم من ...!!‎چراچرا‎ ‎‏

[+] نوشته شده توسط ghasem در 3:20 | |







روی سنگ قبرم بنویسید

!!‎سنگ قبرم‎ ‎‏ رو سنگ قبرم بنویس اینجا مجال گریه نیست هرکی می خواست گریه کنه بهش بگید اون دیگه نیست بگویید بر گورم بنویسند: زندگی را دوست داشت ولی آن را نشناخت... مهربان بود ولی مهر نورزید.... طبیعت را دوست داشت.. ولی از آن لذت نبرد.... در آبگیر قلبش جنب و جوش بود ولی کسی بدان راه نیافت.... در زندگی احساس تنهایی می نمود ولی هرگز دل به کسی نداد...... در زندگی احساس تنهایی می نمود ولی هرگز دل به کسی نداد..... و خلا صه بنویسید: زنده بودن را برای زندگی کردن دوست داشت نه زندگی را برای زنده بودن..... ...

[+] نوشته شده توسط ghasem در 2:44 | |







خدا

!!‎خدابرس بدادم‎ ‎‏ مي خوام بگم از گردش روزگار از عاشق معشوق از هرچي اينا بيزار در نقطه اي از دنيا صداي معرفت ميگه نرو بيا از دختري که تموم زندگيش به فکر پسري که دوسش داره کم و بيش يه وقت سلام يه وقت خداحافظ يه وقتي هم مي کنه نازش عاشق شد دخترک ساده دل چه ساده داد دل به دل پسره يه روز با اينه يه روز با اون دختره فکر مي کنه دوسش داره از جون يه عمر حسرت يه عمر نفرت يه عمر دروغ يه عمر سرش شلوغ يه عمر بي خداحافظي يه عمري بي نيايش يه عمر حيف يه عمر کيف يه عمر گريه و زاري يه عمر ناله و بي قراري يه عمر ميره اما اون هنوزم اسيره اسير يک نگاه سرد اون رفته ولي کسي باور نکرد همه مي گن اون يه صفايي داره اما دل من يه هوايي داره درگير يک دوستت دارم اسير يک عاشقتم شب ها مياد تو خاطرم ، اي کاش مي شد تو خاطرم باهاش برم چرا جواب نداد به سوالم چرا نگرفت پر و بالم اي خدا برس به داد دلم اي خدا نذار به همين زودي برم اي خدا بگير دستاشو مي خوام ببوسم عکساشو اين روزا ناز مي کنه روشو براي غريبه باز مي کنه خداااااااااا

[+] نوشته شده توسط ghasem در 2:44 | |







تنهایم-می بینی

!!‎تنها‎ ‎‏ دستــ ـم را بالا مــ ـے برم و آسمان را پایین مــ ـے کشـــ ـم مــ ـے خواهــــــ ـم بزرگــــــ ـے زمین را نشان آسمان دهـــــــ ـم ! تا بداند گمشده ے من نه در آغــــ ـوش او . . . که در همین خاک بـــــــ ـے انتهاست آنقدر از دل تنگـــــ ـے هایـــــــ ـم برایش خواهــــــ ـم گفت تا ســـ ـرخ شود . . . تا نــــ ـم نــــ ـم بگرید . . . آن وقت رهایش مـــ ـے کنــــــــ ـم و مـــ ـے دانــــــ ـم کســــــ ـے هــــــ ـرگــــــ ـز نــــــ ـخواهد دانست غـــــــ ـم آن غروب بارانـــــــ ـے همه از دلتنگـــ ـے هاے من بود . . .!!‎می بینی‎ ‎‏ می بینی سکوتم را؟ می بینی درماندگی ام را؟ می بینی نداشتنت چه بر سر فریاد خاموشم آورده است؟ می بینی دیگر رویای داشتنت هم نمی تواند تن لرزه های شبانه ام را آرام کند ؟ می بینی هِق هِق ِ نگاهم چه سرد بر دیواره ی همیشه جاودانه ی نبودنت مُشت می زند؟ می بینی؟ دیگر شانه هایم تابِ تحمل خستگی هایم را ندارد! دیگر حتَی حسرت باران هم نمی تواند حسرت نداشتن تورا کم کند. دیگر آن قـــــدر بغضــــم سنگیـــــــن است که تـــــوان گریستـــــن نیست...

[+] نوشته شده توسط ghasem در 23:40 | |







میترسم

!!‎میترسم‎ ‎‏ میترسم بمیرم و نتوانم تو را در آغوش بگیرم ! نگذار که با حسرت یک لحظه گرفتن دستهایت بمیرم ! میترسم بمیرم و نتوانم به تو ثابت کنم که عاشقت هستم میترسم روزی بیایی و بگویی که من لایقت نیستم ! مرا در حسرت عشقت نگذار ، بگذار تا زندهام تو را حس کنم تو را در آغوش بگیرم و نوازش کنم ! میترسم بمیرم و نتوانم لبهایت را ببوسم نمیخواهم در حسرت طعم شیرین لبهایت بسوزم ! دنیا بی وفاست ، می ترسم این دنیای بی وفا مرا از تو بگیرد میترسم همین روزها قلبم آرام بمیرد ! بگذار در این دو روز دنیا به اندازه ی یک دنیا نگاهت کنم بگذار به اندازه ی یک عمر تو را در آغوش بگیرم و با تو درد دل کنم ! میترسم همین لحظه ، همین فردا ، همین روزها لحظه ی مرگم فرا رسد ! یک مرگ پر از حسرت ، یک مرگ پر از آرزو وامید ! تنها حسرت و آرزوی من در آن لحظه تویی وحضورت در کنارم است ! تنها حسرت من در آن لحظه نگاه به چشمهای زیبایت است ! در این دو روز دنیا بیا در کنارم ، از عشق بگو برایم گرچه سیر نمیشوم از لحظه های با تو بودن اما هیچگاه نمیمانم در حسرت عشقت ! خیلی دوستدارم زند

[+] نوشته شده توسط ghasem در 23:29 | |







میترسم

!!‎چشم انتظار‎ ‎‏ پرسيد: به خاطر كي زنده هستي؟ با اينكه دلم مي خواست با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو" بهش گفتم به خاطر هيچ كس. پرسيد پس به خاطر چه زنده هستي؟ با اينكه دلم فرياد ميزد "به خاطر تو" با يك بغض غمگين گفتم به خاطر هيچ چيز. ازش پرسيدم تو به خاطر چي زنده هستي؟ در حاليكه اشك تو چشمانش جمع شده بود گفت به خاطر كسي كه به خاطر هيچ زنده است.

[+] نوشته شده توسط ghasem در 23:2 | |







عشق دوست داشتنی

!!‎عشق‎ ‎‏ ‎‏ عشق نيروي است در عاشق كه او را به طرف معشوق مي كشاند و دوست داشتن جاذبه اي است در دوست كه دوست را به طرف دوست مي برد......... عشق غذا خوردن يك حريص است...... دوست داشتن در سرزميني بيگانه يافتني است...... عشق جنون چيزي جر خرابي و پريشاني نيست ... اما دوست داشتن در اوج معراج از سرحد عقل فراتر مي رود به قله بلندافتخار......

[+] نوشته شده توسط ghasem در 22:26 | |







گرمی دستان تو

!!‎عشق‎ ‎‏ دستانم گرمی دستانت را می خواهد پس دستانم را به تو می دهم قلبم تپش قلبت را می خواهد پس قلبم را به تو می دهم چشمانم نگاه زیبایت را می خواهد پس نگاهم از آن توست عشقم تمامی لحظات تو را می خواهند وبرای با تو بودن دلتنگی می کنند دل من همانند آسمان ابری از دوری تو

[+] نوشته شده توسط ghasem در 22:19 | |







وعدهای دروغ

 

‏ ‏!

‏ ‏‌‏ … ‏‌‏!

‏ ‏‌‏ ‏ ‏ ‏ ‏!

‏ ‏‌‏

‏ ‏‌‏!

 
‎ دنیایی پر از سیاهی ، چیزی نشد نصیبم جز تباهی ! بازی های عاشقانه ، انواع قلبها ، یکی شکسته و یکی به انتظار پوچی نشسته حرفهای تکراری ، این تنها صداقت است که از آن بیزاریم سخت است قدم برداشتن در راه عشق صدها قدم برداشتیم و این شد یک تصویر زشت تصویری سیاه و سفید ، طعم تلخ عشق را تنها آن دلشکسته چشید نمیفهمیم و آغاز میکنیم ، پایانش پیداست و باز هم هوس پرواز میکنیم. صدایی زیباتر از صدای سکوت نیست ، در این دنیا دلی عاشقتر از یک دل تنها نیست به دنبال یک بازی زیبا ، رنگ دلها همیشه سیاه ، من با بقیه فرق دارم تا آخرش بیا…. وعده ی دروغ ، لحظه هایی شلوغ، تپشها تندتر بیقراریها بیشتر ، نمیگذرد این ساعتهای نفسگیر! پاسخی نمیشنوم ، به خواب نمیروم ، و باز هم شب زنده داری و بی تابی برای کسی که ارزشی برایم قائل نیست ، برای کسی که دلش در کنارم نیست برای کسی که نمیفهمد ، نمیداند ، نمیبیند! همه چیز پر از دروغ ، باز هم می آید آنغروب… به انتظار چه کسی نشسته ای؟ باز هم هوس عاشقی کرده ای؟ آغوشت را به همه کس دادی و در آغوش همه کس خوابیدی … گرمای تنت برای همه شد و سردی اش برایخودت، نجابتت را فدا کردی در راه دلت… باز هم باید بشنوی حرفای تکراری ، باور کنی و فکر کنی دلت اینبار نخواهد شکست ! از این فکرها نکن ، مثل من حرف همه کس را باور نکن همه مثل همند شک نکن،بیش از این زندگی ات را به پای این و آن تباه نکن!

[+] نوشته شده توسط ghasem در 15:4 | |







کجابودی؟

کجا بــودي وقتي برات شکستـم             يخ زده بود شـاخه گُل تو دستـــم

کجــا بـودي وقتــي غريبــي و درد            داشت مـن تنها رو ديوونه ميـــکـرد

کجــا بودي وقتي کنـار عکســـات            شبا نشستم به هواي چشمـــات

کجا بــودي ببيني مــن ميســـوزم            عيــن چشــات سيـاهه رنـگ روزم

ســـرزنشــــاي مردمـــو شنيـــدم            هــر چــي که باورت نميشه ديـدم

کنـــايه هــاشونــو به جون خريدم            نبــود ستــاره ام شبـا گريه چيـدم

کجا بودي وقتي اشکــام ميريخت           خون جاي گريه از چشام ميـريخت

کجـــا بودي وقتـــي آبـــروم مـــرد           امــا به خـاطر چشات قسم خـورد

کجـــا بودي وقتي که پرپر شـــدم           سوختم و از غمت خاکستر شدم

                               خنده واسه هميشه از لبـام رفت

                          رسيدن از مرمر رويــاهـــــام رفت

 


[+] نوشته شده توسط ghasem در 10:58 | |







khat

خیلی سخته بخاطر کسی که دوستش داری همه چیز رو از سر راهت خط بزنی بعد بفهمی خودت تو لیستی بودی که اون بخاطر یکی دیگه خطت زده . .

[+] نوشته شده توسط ghasem در 9:58 | |







بوسه . . .مطلب ارسالی ازsajad0808

خیال بوســـــه ای کـــه اینجــــا، جــــا گذاشتــــی اش، بـــر لبــــانــم سنگینــــی می کنـــد… بـــه خــاک مــی افتــــم در مقابلـــت، فکــــــر می کنـــی چیـــز دیگــری هم، بـــــرای باختـــــن دارم هنــــوز ؟!!‎بوسه‎

[+] نوشته شده توسط در 1:0 | |







‏----

‎دوست دارم‎ ‎ روزگارم تیره و این روزهایم تیره تر یا به نوعی رو به ویرانیست دنیایم دگر من که چشمم خواب دریا دیده بود عکسش از دریا شده یک آسمان بارنده تر هر چه از این درد پا پس می کشم بیفایده است سرنوشت من گره خورده ست با غم سر به سر لحظه های مرده ام تاوان یک تردید شد تا که تقویمم دهد یک عمر از تلخی خبر بار دیگر مهره ام در خانه ی دوم نشست از گریز بین سعد و نحس یا که خیر و شر مرگ من در این غزل چون آتشی خواهد شد و بعد جز خاکستری از من نمی ماند اثر

[+] نوشته شده توسط ghasem در 14:34 | |







‏......................

غـروبـا میون هــفته بر سـر قـبر یه عاشـق یـه جوون مـیاد مـیزاره گـلای سـرخ شـقایـق بی صـدا میشکنه بغضش رو ی سـنـگ قبـر دلدار اشک میریزه از دو چـشـمش مثل بارون وقت دیدار زیر لب با گـریه مـیگه : مـهـربونم بی وفایـی رفتی و نیـسـتی بدونی چـه جـگرسـوزه جـدایی آخه من تو رو می خواستم اون نجـیـب خوب و پاک اون صـدای مهـربون ، نه سـکــوت ســرد خــاک تویی که نگاه پاکت مـرهـم زخـم دلــــم بـود دیدنـت حـتی یه لـحــظه راه حـل مشکـلـم بود تو که ریـشه کردی بـا من، تویخـاک بی قراری تو که گفتی با جـدایی هـیـچ مـیونه ای نداری پس چـرا تنهام گذاشـتی توی این فـصل ســیاهی تو عـزیـزترینی اما یهرفیـق نــیـمه راهــی داغ رفتنـت عـزیـزم خط کـشـیـد رو بـودن مـن رفتی و دیگـه چـه فایده ناله و ضـجـّه و شیـون تو سـفر کردی به خـورشـید ،رفتی اونور دقایق منـو جا گذاشتی اینجا بادلی خـســته و عاشـق نمـیـخـوام بی تو بمـونم ،بی تـو زندگی حرومــه تو که پیش من نبـاشـی ، هـمـه چـی برام تمـومه عاشـق خـسـته و تنها سـر گـذاشـت رو خاک نمناک گفت جگر گـوشـه ی عـشـقو دادمـش دسـت توای خاک نزاری تنها بمونـه ، هــمـدم چـشـم سـیـاش باش شونه کن موهاشو آروم، شـبا قصـه گو بـراش باش و غـروب با اون غـرورش نتونسـت دووم بـیـــاره پاکشـیـداز آسـمـونو جاشـو داد به یـک سـتاره اون جــوون داغ دیـده با دلـی شـکـسـته از غـم بوسـه زد رو خـاک یار و دور شد آهسـته و کم کم ولی چند قدم که دور شد دوباره گـریه رو سـر داد روشــــو بــر گــردونـــد و داد زد بـه خـدا نـمــیـری از یاد

[+] نوشته شده توسط ghasem در 11:53 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد